♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
مارتین لوتر کینگ، مبارز بزرگ آمریکایی درکتاب خاطراتش می نویسد
روزی در بدترين حالت روحی بودم
فشارها و سختى ها، جانم را به تنگ آورده بود
سر در گم و درمانده بودم. مستأصل و نگران، باحالتی غریب
و روحى بی جان و بى توان به زندگی خود ادامه می دادم
همسرم مرا ديد به من نگاه کرد و از من دور شد
چند دقيقه بعد با لباس سر تا پا سياه روی سکوى خانه نشست
دعا خواند و سوگوارى کرد
با تعجب پرسیدم
چرا سياه پوشیده ای؟ چرا سوگواری می کنی؟
همسرم گفت مگر نمی دانی او مرده است؟
پرسیدم چه کسی؟ همسرم گفت خدا...... خدا مرده است
باتعجب پرسیدم مگر خدا هم می میرد؟ این چه حرفی است که می زنی؟
همسرم گفت:رفتارامروزت به من گفت که خدا مرده ومن چقدرغصه دارم
حیف از آرزوهایم؛ اگرخدانمرده پس توچرااینقدرغمگین وناراحتی؟
او در ادامه می نویسد: در آن لحظه بود که به زانو در آمدم گریستم
راست می گفت گویا خدای درون دلم مرده بود
بلند شدم و براى ناامیدی ام از خدا طلب بخشش کردم
خدا هرگز نمى ميرد
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﻮیم
ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﯼ؛ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ
ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻧﺞ ﺑﺒﺮﯼ؛ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﺭﻧﺞ ﺑﺮﺩﻧﯽ ﺍﺳﺖ
ﮐﻠﯿﺪ ﻟﺬﺕ ﻭ ﺭﻧﺞ ﺩﺳﺖ ﺗﻮﺳﺖ! قصد داشتم دست اتفاق را بگيرم
تا نيفتد ! اما امروز فهميدم که اتفاق خواهد افتاد
اين ما هستيم که نبايد با او بيفتيم
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
🔺نون خامهای زندگیمان را بخورید❗️
حتما تا امروز حداقل برای یک بار هم که شده شیرینی تر خریدهاید. حتما در کنار تمام شیرینیهای خوشگلِ تر به فروشنده گفتهاید یک ردیف هم نون خامهای بگذار
حتما وقتی شیرینی را تعارف کردهاید خیلیها از همان یک ردیف نون خامهای، شیرینی برداشتهاند. حتما وقتی نون خامهایها تمام شد، دیگران گفتند
ااا نون خامهای تمام شد، حالا اینها را چجوری بردارم؟
بله، نون خامهای خوشمزه است و راحت خورده میشه برخلاف دیگر شیرینیهای تر به ویژه ناپلئونی
تا حالا از خودمان پرسیدهایم چرا وقتی نون خامهای این همه طرفدار دارد
چرا تمام جعبه را پر از نون خامهای نمیکنیم؟ چون زشت است؟ چون از نون خامهای خوشگلتر هستند؟
داستان نون خامهای داستان بسیاری از ما آدمهاست
بسیاری از ما راحت بودن و لذت بردن از زندگی را فدای کلاس، خوشگلی و حرف مردم میکنیم
شاید قبول نکنیم اما بسیاری از ما برای حرف مردم زندگی میکنیم
یعنی حاضریم زندگی خود را جهنم کنیم اما مطابق میل و نظر مردم، روزگار خود را سپری کنیم
در خلوت با خودمان مرور کنیم که چه تصمیمها و کارهایی را به خاطر مردم انجام دادیم و به خاطر آن از چه مسائلی چشم پوشی کردیم
بگذارید مثال دیگری برایتان بزنیم. بسیاری از ما به دنبال کفش خوشگل یا شیک هستیم حتی اگر با آن راحت نباشیم
یعنی حاضریم موقع راه رفتن اذیت شویم اما کفش خوشگل یا شیک بپوشیم که شاید چشمها را به سمت خود جلب کنیم
خیلی از ما برای دیگران زندگی میکنیم. زندگی میکنیم تا ببینیم مردم چه میگویند. قضاوت مردم از همه چیز برای ما مهم تر است
شاه بیت کلام بسیاری از ما «مردم چه میگویند؟» است
چقدر از ما به خاطر حرف مردم زیر بار قرض رفتهایم؟ به خاطر حرف مردم ماشینی گران خریده ایم که نمیتوانیم پول آن را پرداخت کنیم و زندگی را به خودمان جهنم کردهایم که مردم بگویند مهندس فلانی یا دکتر بهمانی ماشین گران سوار میشود
چرخ زندگیمان نمیچرخد اما به خاطر حرف مردم حاضر نیستیم به سراغ کارهایی برویم که شان اجتماعی ما را ندارد که مبادا مردم بگویند فلان و بیسار
بگذاریم مردم هرچه میخواهند بگویند. بگذاریم آنها هر جور که دلشان خواست فکر کنند
ما برای خودمان زندگی کنیم. به خودمان اجازه بدهیم لذت زندگی راحت و جذاب را بچشیم
بیاییم به خودمان قول بدهیم، راحت زندگی کنیم و اجازه ندهیم حرف دیگران، کلاس، خوشگلی و...، غل و زنجیر شوند به دست و پای ما
🔻بیاییم نون خامهای زندگیمان را بخوریم و لذت ببریم و از این لذت بردن کیف کنیم
به قول سهراب
زندگی درک همین اکنون است
شاید این خنده که امروز دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
به جا می ماند
-.*-.*-.*-.*-.*-.*-.*
مصطفی داننده